چشم هایم را باز میکنم و به دنیا سلام میدهم نغمه سر میدهم
از پایان زجرها و زخم ها تن میشورم از غبار کهنه تن
زندگی تازه میشود در رگ هایم ، بند بند رگ هایم
جاری از چشمان توست قلبم جلوه گاه جمال چو ماهت
شده این قلب را از من قبول کن
هدیه زندگی است قلبی که تو را
فرا میخواند هر ثانیه ثانیه
پمپاژ میشود عشق
جریان میابد شریان بوسه
و تو در بطن زندگی منی
رسول رشیدی